مشاوره روانشناسی

مشاوره روانشناسی

مشاوره روانشناسی

مشاوره روانشناسی

۱۴۶ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

پژوهشی

شاید انتقاد اصلی از کار Vygotsky's این فرض است که مرتبط با همه فرهنگ‌ها است . rogoff ( ۱۹۹۰ ) این ایده را رد می‌کند که ایده‌های Vygotsky's از نظر فرهنگی جهانی هستند و به جای آن مفهوم داربست - که به شدت وابسته به دستور شفاهی است - ممکن است در همه فرهنگ‌ها برای همه انواع یادگیری مفید باشد . در واقع ، در برخی موارد ، مشاهده و تمرین ممکن است روش‌های موثرتری برای یادگیری مهارت‌های خاص باشد .

Bruner

Saul McLeod ، سال ۲۰۱۸

نتیجه رشد شناختی تفکر است . ذهن هوشمند از " سیستم‌های کدگذاری عمومی " که به فرد اجازه می‌دهد فراتر از داده‌ها به پیش‌بینی‌های جدید و احتمالا ً پربار برود ، ایجاد می‌کند ( Bruner ، ۱۹۵۷ ، p . ۲۳۴ ) .

بنابراین ، کودکان به هنگام رشد ، باید روشی برای نمایش " قواعد تکراری " در محیط خود به دست آورند .

بنابراین ، برای Bruner ، نتایج مهم یادگیری نه تنها شامل مفاهیم ، دسته‌ها ، و روش‌های حل مساله است که قبلا ً توسط فرهنگ ابداع شده‌اند، بلکه توانایی " ابداع " این چیزها برای خود است .

رشد شناختی شامل تعامل بین قابلیت‌های پایه انسانی و " از نظر فرهنگی اختراع " است که به عنوان تقویت‌کننده‌های این توانایی‌ها عمل می‌کند .

این تکنولوژی که از لحاظ فرهنگی اختراع شده‌است ، نه تنها چیزهایی مانند کامپیوتر و تلویزیون ، بلکه مفاهیم انتزاعی دیگری از جمله روشی که فرهنگ را دسته‌بندی می‌کند و خود زبان است . Bruner احتمالا ً با vygotsky موافق است که زبان برای میانجی گری بین محرکه‌ای محیطی و واکنش individual's عمل می‌کند .

هدف تحصیل باید ایجاد learners مستقل ( یعنی یادگیری یادگیری ) باشد .

در تحقیقات خود درباره رشد شناختی کودکان ( ۱۹۶۶ ) ، Jerome Bruner سه حالت نمایش را پیشنهاد داد :

نمایش enactive ( مبتنی بر کنش )

نمایش Iconic ( مبتنی بر تصویر )

نمایش نمادین ( مبتنی بر زبان )

سه حالت نمایش

حالت‌های نمایش روشی هستند که در آن اطلاعات و دانش ذخیره‌شده و در حافظه رمزگذاری می‌شوند .

به جای تمیز کردن مراحل مربوط به سن و سال ( مانند Piaget ) ، حالت‌های نمایش یکپارچه هستند و فقط ترتیبی هستند که آن‌ها " به یکدیگر " ترجمه شوند .

enactive ( ۰ - ۱ سال )

این اولین بار به نظر می‌رسد . این شامل رمزگذاری اطلاعات براساس اطلاعات و ذخیره آن در حافظه ما است . برای مثال ، در شکل حرکت به عنوان یک حافظه ماهیچه ، یک کودک ممکن است عمل تکان دادن یک صدا را به یاد داشته باشد .

کودک رویداده‌ای گذشته را از طریق واکنش‌های موتور نشان می‌دهد ، به عنوان مثال ، یک نوزاد " a " را تکان می‌دهد که به تازگی حذف یا رها شده‌است ، انگار که حرکات آن‌ها انتظار می‌رود که صدای accustomed را تولید کنند . و این فقط محدود به کودکان نیست .

بسیاری از بزرگسالان می‌توانند وظایف مختلفی را انجام دهند ( تایپ ، دوختن یک پیراهن ، کار کردن یک چمن‌زنی ) که توصیف آن‌ها در شکل نمادین یا نمادین ( واژه ) دشوار است .

Iconic ( ۱ تا ۶ سال )

این جایی است که اطلاعات به صورت بصری در شکل تصاویر ذخیره می‌شوند ( تصویر ذهنی در چشم ذهن ) . برای برخی ، این آگاهی است ؛ دیگران می‌گویند که آن را تجربه نمی‌کنند . این مساله ممکن است توضیح دهد که چرا ، وقتی یک موضوع جدید را یاد می‌گیریم ، اغلب برای داشتن نمودارها و یا تصاویر برای همراه کردن اطلاعات شفاهی مفید است .

نمادین ( ۷ سال به بعد )

این پیشرفت در نهایت رشد می‌کند . این جایی است که اطلاعات به شکل یک کد یا نماد ، مثل زبان ذخیره می‌شوند . این the فرم نمایش است ، برای اعمال تصاویر & رابطه ثابتی را با آنچه نشان می‌دهد دارند . سگ یک نمایش نمادین از یک کلاس است .

نمادها در این امر انعطاف‌پذیر هستند که آن‌ها را می‌توان دستکاری ، دسته‌بندی ، دسته‌بندی کرد و غیره ، بنابراین کاربر با اعمال یا تصاویر محدود نمی‌شود . در مرحله سمبلیک ، دانش در درجه اول به عنوان کلمات ، نمادهای ریاضی و یا دیگر سیستم‌های علامت ذخیره می‌شود .

نظریه constructivist constructivist نشان می‌دهد که زمانی که با متریال جدید روبرو می‌شویم تا یک پیشرفت از enactive تا نمادین برای نمایش نمادین را دنبال کنیم ، این امر حتی برای learners بالغ نیز صادق است .

منبع سایت روانشناسی ساده

  • فهیمه فهیمه
  • ۰
  • ۰

ثبات ممکن است به این دلیل مهم باشد :

* با یک مخالفت سازگار , اعضای اکثریت می‌نشینند , اخطار می‌گیرند , و درباره موقعیت خود تجدید نظر می‌کنند .

* سازگاری نشان می‌دهد که اقلیت متقاعد شده که حق دارند و به دیدگاه خود متعهد هستند .

* همچنین هنگامی که اکثریت با فردی با اعتماد به نفس و تعهد به گرفتن یک توده مردمی مواجه می‌شود , ممکن است تصور کنند که او یک نکته دارد .

* یک اقلیت ثابت هنجارهای ایجاد شده و عدم اطمینان , تردید و تعارض را ایجاد می‌کند . این امر می‌تواند منجر به اکثریت جدی دیدگاه اقلیت شود . بنابراین بیشتر احتمال دارد اکثریت آرا خود را مطرح کنند .

برای تغییر نظر اکثریت , اقلیت باید موضع مشخصی را پیشنهاد کرده و مجبور به دفاع و دفاع از جایگاه خود باشد .

تمایز می‌تواند بین دو شکل سازگاری ایجاد شود :

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که در طول زمان ثبات زمانی - یکنواختی در طول زمان - اکثریت سهام را تغییر نمی‌دهد .

هماهنگی هماهنگی همزمانی بین اعضای آن - همه اعضا توافق می‌کنند و یکدیگر را پشتیبانی می‌کنند .

سبک تفکر

* شناسایی سه یا چهار گروه اقلیت ( پناهجویان ) ;

شما چگونه به هر یک از این گروه‌های اقلیت و دیدگاه‌های آن‌ها پاسخ می‌دهید ?

آیا دیدگاه‌های خود را آشکارا رد می‌کنید یا به این فکر می‌کنید که آن‌ها باید درباره دیدگاه‌های خود با دیگران صحبت کنند ?

اگر دیدگاه‌های دیگران را نادیده بگیرید , بدون اینکه فکر زیادی به آن‌ها بکنید , در اندیشه و پردازش سطحی شرکت خواهید کرد .

در مقابل , اگر شما عمیقا ً در مورد دیدگاه‌های مطرح‌شده فکر کرده‌اید , باید در تفکر و پردازش سیستماتیک شرکت کنید .

تحقیقات نشان داده‌است که اگر یک اقلیت بتواند اکثریت را در مورد یک مساله به دست آورد و در مورد استدلال‌های آن‌ها فکر کند , آنگاه اقلیت شانس خوبی برای تاثیرگذاری بر اکثریت خواهد داشت .

اگر اقلیت بتواند اکثریت را برای بحث و بحث در مورد استدلال‌هایی که اقلیت در پیش دارند , به دست آورد , تاثیر قوی‌تر خواهد بود .

۵. انعطاف‌پذیری و مصالحه

تعدادی از محققان تردید دارند که آیا سازگاری به تنهایی برای یک اقلیت کافی است تا بر اکثریت تاثیرگذار باشد . آن‌ها استدلال می‌کنند که کلید چگونه ثبات را تفسیر می‌کند . اگر اقلیت ثابت به صورت انعطاف‌ناپذیر , سخت , سرسخت و متعصبانه دیده شوند , بعید است که دیدگاه‌های اکثریت را تغییر دهند . با این حال , اگر آن‌ها انعطاف‌پذیر و مصالحه کننده به نظر برسند , احتمالا ً کم‌تر افراطی تلقی می‌شوند . در نتیجه آن‌ها شانس بهتری برای تغییر دیدگاه‌های اکثریت خواهند داشت .

برخی محققان فراتر رفته‌اند و پیشنهاد کرده‌اند که این تنها ظاهر انعطاف‌پذیری و مصالحه نیست , بلکه انعطاف‌پذیری و مصالحه واقعی است .

این آزمایش براساس یک هیات‌منصفه ساختگی صورت گرفت که در آن سه گروه از شرکت کنندگان و یک متفق برای تصمیم‌گیری درباره میزان غرامت به قربانی یک سانحه اسکی اسکی تصمیم گرفتند . هنگامی که اقلیت سازگار ( حکومت کنفدراسیون ) تقاضای بسیار کمی کرد و از تغییر موضع خود امتناع کرد , بر اکثریت تاثیری نداشت . اما هنگامی که وی مصالحه کرد و به سمت اکثریت رفت , اکثریت نیز نظرشان را به خطر انداختند و تغییر عقیده دادند .

این آزمایش اهمیت سازگاری را مورد سوال قرار می‌دهد . موضع اقلیت تغییر کرد , سازگار نبود , و این تغییر بود که ظاهرا ً به تاثیر اقلیت منجر شد .

تشخیص هویت

افراد تمایل به هویت با افرادی دارند که مشابه خودشان هستند . برای مثال , مردان با مردان , آسیایی‌ها و نوجوانان شناسایی می‌شوند . ~~~ تحقیقات نشان می‌دهد که اگر اکثریت با اقلیت شناسایی شوند , بیشتر احتمال دارد دیدگاه‌های اقلیت را جدی بگیرند و دیدگاه‌های خود را در ارتباط با اقلیت اقلیت تغییر دهند .

منبع سایت روانشناسی ساده

  • فهیمه فهیمه
  • ۰
  • ۰

مشاوره

با این حال , مهم‌ترین تفاوت بین یونگ و فروید , دیدگاه یونگ از ناخودآگاه جمعی است . این مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین سهم او در نظریه شخصیت است .

این یک سطح از ناخودآگاه مشترک با دیگر اعضای گونه‌های انسانی است که شامل خاطرات نهان از گذشته اجدادی و تکاملی ما هستند . شکل جهانی که در آن [ یک فرد ] به دنیا می‌آید , در او به عنوان یک تصویر مجازی , مادرزاد است . .

براساس یونگ , ذهن انسان دارای ویژگی‌های ذاتی " " نشانه‌گذاری " " در نتیجه تکامل است . این استعدادهای جهانی از گذشتگان ما سرچشمه می‌گیرند . ترس از تاریکی , یا مارها و عنکبوت‌ها می‌تواند نمونه باشد و جالب است که این ایده به تازگی در نظریه شرطی‌سازی تهیه‌شده احیا شده‌است .

با این حال , مهم‌تر از گرایش‌ها ایزوله , جنبه‌هایی از ناخودآگاه جمعی هستند که در زیر سیستم‌های مجزا شخصیت توسعه یافته‌اند . یونگ این خاطرات اجدادی و کهن الگوهای تصاویر را نام برد .

کهن الگوها

کهن الگوها , تصاویر و تفکراتی هستند که مفاهیم جهانی در فرهنگ‌های مختلف دارند که ممکن است خواب, ادبیات , هنر یا مذهب را نشان دهند .

یونگ بر این باور است که نمادهایی از فرهنگ‌های مختلف اغلب بسیار شبیه هم هستند , زیرا آن‌ها از الگوهای مشترک تمام نژاد بشر که بخشی از ناخودآگاه جمعی هستند , بیرون آمده‌اند .

برای جانگ , گذشته بدوی ما مبنای روان انسان , هدایت و تاثیرگذاری بر رفتار کنونی است . یونگ ادعا کرد که تعداد زیادی از کهن الگوها را شناسایی کرده‌است اما توجه ویژه‌ای به چهار نمونه دارد .

نقاب یا نقاب ) چهره بیرونی ما در جهان است . آن خود واقعی خود را پنهان می‌کند و یونگ آن را به عنوان الگوی " همنوایی " توصیف می‌کند . این چهره یا نقش عمومی است که شخص با دیگران به عنوان فردی که ما واقعا ً هستیم , نشان می‌دهد .

کهن الگو یکی دیگر از کهن الگوها است . " آنیما " تصویر آینه‌ای از رابطه جنسی ما است یعنی جنبه زنانه ناخودآگاه در مردان و تمایلات مردانه در زنان . هر جنس به واسطه قرن‌ها زندگی با هم نگرش و رفتار دیگری را نشان می‌دهد . روان زنان شامل جنبه‌های مردانه ( کهن الگوها ) و روان انسان شامل جنبه‌های زنانه ( کهن الگوی آنیما ) است .

بعدی سایه است . این جنبه حیوانی شخصیت ما ( مانند نهاد در فروید ) است . این منبع انرژی‌های مخرب و مخرب ما است . در راستای نظریه تکاملی , ممکن است کهن الگوهای یونگ نمایانگر استعدادها و استعدادها باشند که زمانی ارزش بقا داشتند .

سرانجام , نفس وجود دارد که حس وحدت را در تجربه فراهم می‌کند . برای جانگ , هدف نهایی هر فرد این است که به یک حالت تعادل ( مشابه با خودآگاهی ) دست یابد , و در این رابطه , یونگ ( مانند اریکسون ) در جهت گیری انسان‌گرایی بیشتر حرکت می‌کند .

او معتقد بود که بسیاری از مشکلات زندگی مدرن ناشی از جدایی تدریجی انسان از بنیان غریزی او است . " یکی از ابعاد این مساله دیدگاه‌های وی در مورد اهمیت آنیما و خصومت است .

یونگ استدلال می‌کند که این کهن الگوها محصولات تجربه جمعی مردان و زنانی هستند که با هم زندگی می‌کنند . با این حال , در تمدن مدرن غربی مردان از زندگی زنان و زنان خود از بیان تمایلات مردانه دلسرد می‌شوند . برای جانگ , نتیجه این بود که رشد کامل روان‌شناختی هر دو جنس تضعیف شده‌است .

در کنار هم با فرهنگ پدرسالاری حاکم در غرب , این امر منجر به کاهش ارزش ویژگی‌های زنانه شده‌است و غلبه شخصیت ( نقاب ) عدم صمیمیت را به شیوه‌ای از زندگی افزایش داده‌است که میلیون ‌ها نفر در زندگی روزمره خود بلامنازع هستند .

منبع سایت روانشناسی ساده

  • فهیمه فهیمه
  • ۰
  • ۰

روان

الیس معتقد است که این رویداد فعال نیست ( a ) که باعث پیامدهای منفی و رفتاری منفی می‌شود ( ج ) , اما به جای آن که فرد این رویدادها را به صورت غیر واقعی تفسیر کند و بنابراین یک سیستم باور غیرمنطقی ( b ) دارد که به ایجاد نتایج ( ج ) کمک می‌کند .

آموزش -

جی نا ناراحت است چون نمره پایینی در امتحان ریاضی دارد . رویداد فعال‌کننده , ای , این است که او در آزمایش شکست خورد . اعتقاد , ب , این است که او باید نمرات خوبی داشته باشد وگرنه بی‌ارزش است . نتیجه , c این است که جی نا احساس افسردگی می‌کند .

پس از شناسایی باورهای غیرمنطقی , مشاور اغلب با مشتری در چالش کشیدن افکار منفی براساس شواهد از تجربه مشتری با قالب‌گیری مجدد آن کار می‌کند , به این معنی که آن را در یک نور واقعی‌تر تفسیر مجدد کند . این کار به مشتری کمک می‌کند تا باورهای منطقی و استراتژی‌های مقابله سالم ‌تری را توسعه دهد .

یک مشاور به جی نا کمک می‌کند تا درک کند که هیچ مدرکی وجود ندارد که او باید نمرات خوبی برای ارزشمند بودن داشته باشد , یا اینکه نمرات بد بد است . او نمرات خوبی دارد و داشتن آن‌ها خوب است , اما به ندرت او را بی‌ارزش می‌کند .

اگر او می‌فهمد که گرفتن نمرات بد , ناامید کننده است , اما نه خیلی وحشتناک , و به این معنی است که او در حال حاضر در ریاضی و یا در درس خواندن بد است , اما نه به عنوان یک فرد , غمگین و ناراحت می‌شود , اما افسرده نیست . ناراحتی و نا امیدی احتمالا ً احساسات منفی سالمی هستند و ممکن است او را به تحصیل بیشتر از آن زمان ببرد .

ارزیابی انتقادی

درمانگران رفتار منطقی منطقی بسیاری از مطالعات را در حمایت از این رویکرد ذکر کرده‌اند . اغلب مطالعات اولیه بر روی افراد با اضطراب‌های ناشی از آزمایشگاهی یا مشکلات غیر بالینی مانند ترس ملایم از مارها انجام شده‌است .

با این حال , تعدادی از مطالعات اخیر در مورد موضوعات بالینی واقعی انجام شده‌است و همچنین دریافته اند که روش درمانی - عاطفی - عاطفی - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - رفتاری - اجتماعی دارد .

آرون بک - درمان شناختی

سیستم درمانی بک مشابه الیس است ولی به طور گسترده‌ای در موارد افسردگی استفاده شده‌است . درمانگران شناختی به مشتریان کمک می‌کنند تا افکار و خطاهای منفی را در منطق تشخیص دهند که باعث افسردگی آن‌ها می‌شود .

مشاور همچنین مشتریان را هدایت می‌کند تا افکار ناکارآمد خود را به چالش بکشند , تفسیرهای جدیدی را امتحان کنند و در نهایت روش‌های جایگزین تفکر در زندگی روزمره خود را بکار گیرند .

آرون بک معتقد است که واکنش فرد به افکار ناراحت‌کننده خاص ممکن است به ناهنجاری مربوط باشد . وقتی با موقعیت‌های بسیاری مواجه می‌شویم که در زندگی به وجود می‌آیند , افکار تسلی‌بخش و ناراحت‌کننده به ذهن ما می‌آیند . بک این افکار ناخودآگاه ذهن را ناخودآگاه می‌نامد .

هنگامی که جریان افکار ناخودآگاه فرد بسیار منفی است , انتظار دارید فردی افسرده شود ( من هرگز قصد ندارم این مقاله را تمام کنم , دوست دختر من , دوست عزیز من , من هیچ پولی ندارم , والدینم از من متنفر هستند - آیا تا به حال چنین احساسی داشته‌اید ? ) . این افکار منفی حتی در چهره شواهد مخالف باقی می‌ماند .

بک سه مکانیسم را شناسایی کرد که او فکر می‌کرد مسئول افسردگی است :

سه‌گانه شناختی ( از تفکر خودکار منفی)

طرحواره‌های منفی

خطا در منطق ( پردازش اطلاعات اشتباه )

سه‌گانه شناختی

سه‌گانه شناختی سه شکل منفی ( i . تفکر درمانده و انتقادی که معمول افرادی با افسردگی است : یعنی افکار منفی درباره خود , جهان و آینده . این افکار به صورت ناخودآگاه در افراد افسرده صورت می‌گرفت .

سه‌گانه شناختی بک

این سه مولفه با پردازش شناختی نرمال تداخل دارند که منجر به اختلال در ادراک , حافظه و حل مشکل می‌شود و فرد دچار افکار منفی می‌شود .

سه‌گانه شناختی بک

طرحواره‌های منفی

بک اعتقاد داشت که افراد مستعد افسردگی یک خود شمای منفی را توسعه می‌دهند . آن‌ها مجموعه‌ای از باورها و انتظارات را در مورد خودشان دارند که اساسا ً منفی و بدبینانه هستند .

منبع سایت روانشناسی ساده

  • فهیمه فهیمه
  • ۰
  • ۰

روانشناسیی

به جای تمیز کردن مراحل مربوط به سن و سال ( مانند Piaget ) ، حالت‌های نمایش یکپارچه هستند و فقط ترتیبی هستند که آن‌ها " به یکدیگر " ترجمه شوند .

enactive ( ۰ - ۱ سال )

این اولین بار به نظر می‌رسد . این شامل رمزگذاری اطلاعات براساس اطلاعات و ذخیره آن در حافظه ما است . برای مثال ، در شکل حرکت به عنوان یک حافظه ماهیچه ، یک کودک ممکن است عمل تکان دادن یک صدا را به یاد داشته باشد .

کودک رویداده‌ای گذشته را از طریق واکنش‌های موتور نشان می‌دهد ، به عنوان مثال ، یک نوزاد " a " را تکان می‌دهد که به تازگی حذف یا رها شده‌است ، انگار که حرکات آن‌ها انتظار می‌رود که صدای accustomed را تولید کنند . و این فقط محدود به کودکان نیست .

بسیاری از بزرگسالان می‌توانند وظایف مختلفی را انجام دهند ( تایپ ، دوختن یک پیراهن ، کار کردن یک چمن‌زنی ) که توصیف آن‌ها در شکل نمادین یا نمادین ( واژه ) دشوار است .

Iconic ( ۱ تا ۶ سال )

این جایی است که اطلاعات به صورت بصری در شکل تصاویر ذخیره می‌شوند ( تصویر ذهنی در چشم ذهن ) . برای برخی ، این آگاهی است ؛ دیگران می‌گویند که آن را تجربه نمی‌کنند . این مساله ممکن است توضیح دهد که چرا ، وقتی یک موضوع جدید را یاد می‌گیریم ، اغلب برای داشتن نمودارها و یا تصاویر برای همراه کردن اطلاعات شفاهی مفید است .

نمادین ( ۷ سال به بعد )

این پیشرفت در نهایت رشد می‌کند . این جایی است که اطلاعات به شکل یک کد یا نماد ، مثل زبان ذخیره می‌شوند . این the فرم نمایش است ، برای اعمال تصاویر & رابطه ثابتی را با آنچه نشان می‌دهد دارند . سگ یک نمایش نمادین از یک کلاس است .

نمادها در این امر انعطاف‌پذیر هستند که آن‌ها را می‌توان دستکاری ، دسته‌بندی ، دسته‌بندی کرد و غیره ، بنابراین کاربر با اعمال یا تصاویر محدود نمی‌شود . در مرحله سمبلیک ، دانش در درجه اول به عنوان کلمات ، نمادهای ریاضی و یا دیگر سیستم‌های علامت ذخیره می‌شود .

نظریه constructivist constructivist نشان می‌دهد که زمانی که با متریال جدید روبرو می‌شویم تا یک پیشرفت از enactive تا نمادین برای نمایش نمادین را دنبال کنیم ، این امر حتی برای learners بالغ نیز صادق است .

اثر Bruner's همچنین نشان می‌دهد که یاد گیرنده حتی یک سن بسیار جوان توانایی یادگیری هر چیز را تا زمانی که دستورالعمل به طور مناسب سازمان دهی شده باشد، در مقایسه با باورهای of و دیگر theorists stage .

اهمیت زبان

زبان برای توانایی بیشتر برای مقابله با مفاهیم انتزاعی مهم است . Bruner استدلال می‌کند که زبان می‌تواند محرک را کد کند و فرد را از محدودیت‌های معامله فقط با ظاهر آزاد کند ، تا یک شناخت پیچیده و پیچیده ‌تری ایجاد کند .

استفاده از کلمات می‌تواند به توسعه مفاهیم مطرح‌شده کمک کند و می‌تواند محدودیت‌های " اینجا & " را حذف کند. Bruner نوزاد را به عنوان یک حلال مساله فعال و فعال از بدو تولد ، با توانایی‌های ذهنی که اساسا ً شبیه به بزرگسالان بالغ است ، مورد بررسی قرار می‌دهد .

مفاهیم ضمنی آموزشی

برای Bruner ( ۱۹۶۱ ) هدف تحصیل انتقال دانش نیست ، بلکه به جای آن مهارت‌های حل مساله و مهارت‌های حل مساله را تسهیل می‌کند که می‌تواند به طیف وسیعی از موقعیت‌ها منتقل شود . به طور خاص ، آموزش باید تفکر نمادین در کودکان را توسعه دهد .

در سال ۱۹۶۰ متن آموزش و پرورش منتشر شد . مقدمه اصلی متن Bruner's این بود که دانش آموزان learners فعال هستند که دانش خود را می‌سازند .

Bruner ( ۱۹۶۰ ) با مفهوم آمادگی Piaget's مخالف بود . او استدلال می‌کند که مدارس زمان را برای تطبیق با پیچیدگی مطالب درسی به مرحله شناختی child's از توسعه تلف می‌کنند . این به این معنی است که دانش آموزان توسط معلمان عقب نگه‌داشته می‌شوند چون موضوعات خاصی درک می‌شوند و باید آموزش داده شوند وقتی که معلم بر این باور است که کودک به وضعیت مناسب بلوغ شناختی رسیده‌است .

Bruner ( ۱۹۶۰ ) دیدگاه متفاوتی اتخاذ می‌کند و بر این باور است که کودک ( هر سنی ) توانایی درک اطلاعات پیچیده را دارد : " ما با این فرضیه شروع می‌کنیم که هر موضوعی می‌تواند به طور موثر در برخی از مردم در هر مرحله از توسعه به طور موثر آموزش داده شود . پی . ۳۳

منبع سایت روانشناسی ساده

  • فهیمه فهیمه
  • ۰
  • ۰

روانشناسی

افرادی که مشاهده می‌شوند مدل نامیده می‌شوند . در جامعه , کودکان توسط بسیاری از مدل‌های تاثیرگذار مانند والدین درون خانواده , شخصیت‌های تلویزیون کودکان , دوستان در گروه همسالان خود و معلمان در مدرسه احاطه شده‌اند . این مدل‌ها نمونه‌هایی از رفتار را برای مشاهده و تقلید , تقلید , مردانه و زنانه , حامی و ضد اجتماعی ارائه می‌دهند .

کودکان به برخی از این افراد ( مدل‌ها ) توجه می‌کنند و رفتارشان را کد می‌کنند . بعدها ممکن است تقلید از رفتاری که مشاهده کرده‌اند تقلید کنند .

آن‌ها ممکن است این کار را بدون توجه به این که آیا رفتار مناسب " جنسیت " است یا نه , انجام دهند , اما تعدادی از فرآیندها وجود دارند که به احتمال زیاد کودک رفتاری را که جامعه آن برای جنسیت خود مناسب می‌داند , بازتولید خواهد کرد .

اول اینکه , کودک به احتمال زیاد در آن شرکت می‌کند و از آن افراد تقلید می‌کند . در نتیجه احتمال تقلید رفتار توسط افراد یک‌سان بیشتر است .

دوم اینکه , اطرافیان کودک به رفتاری که از تقویت یا تنبیه تقلید می‌کند پاسخ می‌دهند . اگر کودک تقلید از رفتار مدل و عواقب آن را تقلید کند, کودک احتمالا ً به اجرای این رفتار ادامه می‌دهد . اگر یکی از والدین دختر کوچکی را می‌بیند که یک خرس عروسکی را تسلی می‌دهد و می‌گوید : " چه دختر مهربانی هستید , این به کودک پاداش می‌دهد و باعث می‌شود که او این رفتار را تکرار کند . رفتار او تقویت شده‌است .

تقویت می‌تواند بیرونی یا داخلی باشد و می‌تواند مثبت یا منفی باشد . اگر کودک از والدین یا همسالان بخواهد , این تایید یک تقویت بیرونی است , اما احساس خوشحالی در مورد تایید شدن از تقویت درونی است . یک کودک به روشی رفتار خواهد کرد که بر این باور است که موافقت خواهد کرد زیرا نیازمند تصویب است .

تقویت مثبت ( یا منفی ) در صورت عدم انطباق بیرونی با نیازهای فرد تاثیر کمی خواهد داشت . تقویت می‌تواند مثبت یا منفی باشد , اما عامل مهم این است که معمولاً منجر به تغییر رفتار یک فرد می‌شود .

سوم اینکه کودک هنگام تصمیم‌گیری درباره اینکه چه اتفاقی برای دیگران می‌افتد چه اتفاقی برای دیگران می‌افتد . یک فرد با مشاهده عواقب رفتار فرد دیگری یاد می‌گیرد که در آن یک خواهر کوچک‌تر مشاهده می‌کند که یک خواهر بزرگ‌تر برای یک رفتار خاص پاداش داده می‌شود . این به عنوان تقویت جانشینی شناخته می‌شود .

این مربوط به وابستگی به مدل‌های خاصی است که دارای ویژگی‌هایی هستند که به عنوان پاداش تلقی می‌شوند . کودکان تعدادی مدل دارند که آن‌ها شناسایی می‌کنند . این افراد ممکن است در جهان فوری خود , مانند والدین یا خواهر یا برادر یا خواهر یا برادر بزرگ‌تر باشند یا شخصیت‌های فانتزی و یا افرادی در رسانه‌ها باشند . انگیزه شناسایی با یک مدل خاص این است که آن‌ها کیفیتی دارند که فرد دوست دارد مالک آن باشد .

شناسایی با شخص دیگری ( مدل ) رخ می‌دهد و شامل اتخاذ ( یا پذیرش ) رفتارها , ارزش‌ها , باورها و نگرش‌های فردی است که با آن‌ها آشنا هستید .

اصطلاح شناسایی براساس نظریه یادگیری اجتماعی مشابه واژه فرویدی است . برای مثال , آن‌ها شامل نهادینه کردن و یا پذیرش رفتار یک فرد دیگر هستند . با این حال در طول عقده ادیپ , کودک تنها می‌تواند با همان والد جنس شناسایی شود , در حالی که با نظریه یادگیری اجتماعی فرد ( کودک یا بزرگ‌سال ) می‌تواند با هر فرد دیگری شناسایی شود .

شناسایی با تقلید متفاوت است چرا که ممکن است شامل تعدادی از رفتارهای اتخاذ شده باشد , در حالی که تقلید معمولا ً شامل کپی کردن یک رفتار منفرد است .

میانجی گری

این روش اغلب به عنوان پل ارتباطی بین نظریه یادگیری سنتی ( رفتارگرایی , رفتارگرایی و رویکرد شناختی ) توصیف می‌شود . این به این دلیل است که بر روی چگونگی دخالت عوامل ذهنی ( شناختی ) در یادگیری تمرکز دارد .

منبع سایت روانشناسی ساده

  • فهیمه فهیمه