برای دانشمندان جالب نیست که تنوع , اساس زیستشناسی است , نه فقط چاشنی , بلکه بیشتر مطالعات قبلی سلولهای کلیدی مغز , تغییرات اندکی در یک فرآیند سلولی مشترک یافتهاند که شامل چگونگی خواندن و عمل اطلاعات ژنتیکی است .
فرآیند , اپی ژنتیک نامیده میشود که شامل تنظیم شیمیایی یا ساختاری برای فعالیت ژن است که خود کد ژنتیکی زیرین را تحتتاثیر قرار نمیدهد , بلکه در زمان و چگونگی در دسترس بودن یک ژن برای مطالعه دستورالعملهای رمزگذاری پروتئین آن تاثیر میگذارد . هنگامی که تغییرات اپی ژنتیکی در زمان یا مکان نادرست رخ میدهد , این فرآیند ژنها را در زمان و مکان نادرست القا میکند .
در حال حاضر , در یک مطالعه جدید که بر روی چهار ناحیه بافت طبیعی مغز انسان متمرکز شدهاست , دانشمندان جانز هاپکینز در مورد مناطقی از تفاوتهای اپی ژنتیکی بین نورونها در مناطق مختلف مغز , که تا حدودی متفاوت است , پیدا کردهاند . با استفاده از تمام توالییابی کل ژنوم و ابزارهای آماری محاسباتی , آنها دریافتند که موقعیت آن تغییرات اپی ژنتیکی - - که حدود یک میلیون باز در ژنوم را پوشش میدهد - با سیگنال ژنتیکی که به رفتار اعتیاد آور , اسکیزوفرنی و اسکیزوفرنی کمک میکند .
اندرو فینبرگ , پروفسور علوم پزشکی , انکولوژی و زیستشناسی مولکولی و ژنتیک میگوید : " ما معتقدیم که ما مشخص کردهایم که چه بخشهایی از ژنوم نورونها در بین این چهار منطقه مغزی متفاوت هستند . " " و این نواحی با تنوع ژنتیکی ارثی مرتبط با شرایط روانی خاص غنی شدهاند . "
دانشمندان مدتهای مدیدی است که تصور میکنند اپی ژنتیک نقش مهمی در بیماریهای نورولوژیک مانند آلزایمر و فهرست طولانی بیماریهای انسانی از جمله سرطان ایفا میکند . این مطالعه به طور قطعی یک پیوند اپی ژنتیک را به شرایط روانی نشان نمیدهد , بلکه یک نقشه راه برای مطالعه بیشتر تنوع اپی ژنتیکی در مکانهای ژنی شناختهشده توسط تیم جانز هاپکینز فراهم میکند .
فینبرگ میگوید : " ما میدانیم که هر دو تغییرات ژنتیکی و ژنتیکی در مشکل سلولهایی که قرار است انجام دهند , کمک میکنند . " نتایج این مطالعه به صورت آنلاین در حوزه علوم اعصاب محیطی شرحداده شدهاست .
یکی از تفاوتهای اصلی بین مطالعه آنها و تلاش قبلی برای بررسی تنوع اپی ژنتیکی این است که دانشمندان جانز هاپکینز از یک طرح آزمایشی قوی بر روی جمعیتهای سلولی مختلف از جمله نورونها استفاده کردند . مطالعات دیگر نورونها را از سلولهای گلیا مغزی جدا نکرده اند که از نورونها حمایت میکنند و به عنوان داربست , پاککننده و تامین کنندگان مواد غذایی عمل میکنند .
دانشمندان جانز هاپکینز , از جمله اولین نویسندگان , " لیندزی لوهان " ( lindsay lohan ) و " پیتر تمپلتون " , تحقیقات خود را در مورد نمونههای بافت مغز از شش نفر ( سه مرد و سه زن ) شروع کردند .
نمونهها از چهار ناحیه مغز گرفته شدهاند : قشر پشتی - جانبی پیشانی , که کنترل تصمیمگیری و رفتار اجتماعی را کنترل میکند ; هیپوکامپ که مسئول یادگیری و حافظه است ; و هسته اکومبنس , مکان پردازش رفتار پاداش است. هانسن میگوید , با مقایسه نمونهها از یک فرد در نواحی مختلف مغزی و جمعیتهای سلولی , میتوان اثر مخدوش کنندگی ژنتیک و بسیاری از تماسهای محیطی مانند سیگار کشیدن را رد کرد .
دانشمندان نمونههای بافت مغز را برای جداسازی نورونها و سلولهای عصبی جداسازی , توالییابی شدند و نتایج توالییابی نورونها را در هر ناحیه مغز مقایسه کردند .
منبع سایت
- ۹۷/۱۱/۲۸