و یک سوال این است که ما - - به همین دلیل ، این یک تحلیل قابلمقایسه است ، که به قدرت نگاه میکند . بنابراین ، چیزی که این نشان میدهد این است که در این آزمایش خاص ، هیچ مدرکی دال بر آن وجود ندارد که تغییرات پیش از تحریک در قدرت در مکانی که Bornali تحریک شدهبود ، هر تاثیری بر دامنه واکنش برانگیخته شدهاست . بنابراین ، قدرت پیشبینیکننده نشان میدهد که شما در حالت فیزیولوژیکی آنی از نظر نوسان ، زاویه فاز نوسان ، به جای قدرت جاری ، هستید .
یک سوال که در حال حاضر به نوعی از تفکر ما مربوط میشود ، در این صورت فقط به آن توجه خواهم کرد ، در این شکل دستگیر میشود . این یک مقاله از rosanova ، آل al است . این نیز گروه مارچلو Massimini's است . و در اینجا ، در واقع ، کاری که آنها انجام دادند این بود که به نواحی مختلف پوست سر ضربه وارد کردند ، و وقتی که ناحیه شماره ۱۹ را هدف قرار دادند ، واکنش طیفی غالب در حدود ۲۰ هرتز بود و هنگامی که آنها ناحیه شش را هدف قرار دادند ، واکنش طیفی غالب در ۳۱ هرتز بود . و این زمانی پایدار ماند که مقدار انرژی را که آنها تحویل میدادند ، و تحریک را تغییر میدادند .
و ، بنابراین ، استدلالی که آنها ایجاد میکنند این است که ممکن است این مدارهای corticothalamic متفاوت دارای فرکانسهای تشدید کننده طبیعی متفاوتی باشند ، به طوری که وقتی شما ping occipital را پینگ میکنید ، به طور طبیعی در محدوده آلفا طنینانداز خواهد شد. وقتی که شما the آهیانهای را پینگ میکنید ، ممکن است به طور طبیعی در درجه اول در محدوده بتای و غیره باشد . و ، بنابراین ، این ممکن است مفاهیم مهمی داشته باشد؛ برای مثال ، اگر ما در مورد حالات بیماریهای مختلف مثل شیزوفرنی فکر کنیم ، در جایی که اختلالات گاما در باند گاما شامل سیستم thalamic قدامی ؛ درست است ، برخلاف چیزی در مورد گاما ، به خودی خود ، درست است ؟ در واقع ، نوسان میتواند یک محصول فرعی باشد که فقط از معماری و فیزیولوژی آن سیستم ناشی میشود ، برخلاف oscillation که برخی تابع that's مستقل از سیستم مغز دارند .
بنابراین ، یک سوال که ما میخواهیم بپرسیم این است که چه چیزی ممکن است اهمیت عملکردی این اثرات باشد که ما در نوار بتای زمانی که قشر آهیانهای را تحریک میکنیم ، چه چیزی ممکن است باشد . به این ترتیب ، این مطالعه موردی است که Jason Samaha به تازگی منتشر شدهاست و he's از کارهای قبلی استفاده کردهاست که نشان میدهد که فرد میتواند یک phosphine بصری ایجاد کند که توسط ام. اس. ام ایجاد میشود . به طور مثال وقتی شما تحریک میکنید ، در قسمت بالایی از قشر پسسر در نیمکره راست ، شما در ربع پایین میدان دیداری چپ ، وایافت نوری مشاهده خواهید شد . و it's قبلا ً نشان داده شد که نه تنها با تحریک occipital بلکه با تحریک آهیانهای ، یک فرد میتواند این پدیدهشناسی از نظر تصویری را تولید کند - - از CMS که مورد استفاده قرار میگیرد.
بنابراین ، here's جیسون ، و کاری که او انجام داد ، آستانه تشخیص ۵۰ % برای هر سوژه قبل از شروع آزمایش را تعیین کرد . سپس این افراد مجموعهای از پالسهای در آستانه ۵۰ % ، هم در ناحیه extrastiate و هم در این ناحیه از ناحیه intraparietal sulcus را تجربه میکنند . و بعد از هر تپش از افراد سوال کرد که در این نوار لغزش نشان دهند که چقدر مطمئن هستید که شما یک phosphine را دیدید . بنابراین ، ما یک معیار پیوستهای را داریم که بین صفر و ۱۰۰ ، که به طور کمی برای هر یک از افراد ما در حال پسروی است ، هر یک از ۱۰ سوژه هستند ، و شما میتوانید توزیع هر سوژه را از نظر تعداد محاکمات که گزارش کردهاند ، و تعداد of که در آن گزارش شدهاند ، و در بین آنها ، مشاهده کنید .
منبع سایت
- ۹۷/۱۱/۲۲