Willer گفت : " ما این مطالعه را طوری طراحی کردیم که وقتی جنون را کشف کردیم ، میتوانیم هزاران توضیح ممکن برای کاهش شناختی ، مانند بهداشت روانی ، سبک زندگی ، عادات غذایی ، اعتیاد و مصرف الکل و غیره را نیز در نظر بگیریم ."
مطالعه موردی - کنترل موردی ، اولین مقایسه ورزشکاری را ارایه میدهد که برای شناسایی در ورزشکاران بازنشسته زنده و یا یافتههای تصویر برداری طراحیشده که نشاندهنده زوال زودرس زوال عقل است ، طراحی شدهاست .
ارزیابی عملکرد شناختی ( به عنوان مثال ، حافظه ، توجه ، جهتگیری فضایی بصری ) ، عملکرد اجرایی و سلامت روان در ورزشکاران بازنشسته نشانداده شدهاست که ضعف آماری را در مقایسه با کنترلها نشان میدهند .
محققان شواهدی از اختلال شناختی خفیف ( MCI ) را در بیشتر ورزشکاران بازنشسته نسبت به کنترلها پیدا کردند ، اما گفتند که این میزان به همان اندازه مورد انتظار برای سن ، سطح آموزش و شاخص توده بدنی ورزشکاران است که همگی عواملی هستند که میتوانند ریسک MCI را افزایش دهند؛ همچنین به لحاظ آماری معنیدار نبود .
تصویربرداری پیشرفته مغزی هیچ گونه تفاوت بین آسیبهای مغزی یا ماکروسکوپی در ورزشکاران بازنشسته در مقابل کنترلها را تشخیص نداد . ورزشکاران ورزشی غیر تماسی با سرعت بالاتری در مغز مواجه شدند اما این نتایج تنها به اهمیت آماری رسید .
Leddy افزود : " ما ۲۱ بازیکن حرفهای فوتبال و هاکی را با میانگین سنی ۵۶ مورد بررسی کردیم . هیچکس به عنوان داشتن دچار زوال زودرس دچار جنون نشده است.
او اشاره کرد که ورزشکاران شرکتکننده در این مطالعه به طور متوسط ۸ سال در لیگ حرفهای خود بازی کرده و به احتمال زیاد فرصتهای زیادی برای تجربه ضربات مغزی داشتهاند . اطلاعات خود ورزشکاران در مورد این که چه تعداد ضربات مغزی آنها به خاطر دارند غیرقابل اطمینان تلقی شده و در این مطالعه گنجانده نشده است .
استخدام ورزشکاران
برای انجام این تحقیق ، Willer و Leddy به سازمانهای فارغ التحصیلان محلی از Bills بوفالو و بوفالو sabres نزدیک شدند . نمایندگان هر دو گروه فارغ التحصیلان در کمیته مشورتی این پروژه خدمت کردند .
محققان UB دریافتند که ورزشکاران دیدگاههای ارزشمندی در مورد چگونگی قاب این تحقیق داشتند . آنها همچنین کشف کردند که بسیاری از ورزشکاران به این تحقیقات علاقه نشان دادند و نگرانیهایی را به نمایش گذاشتند که ممکن است نشانههای اولیه جنون را نشان دهند .
بیست و یک کنترل که در ورزشهای غیر قراردادی شرکت داشتند از شنا کردن محلی ، دوچرخهسواری و باشگاههای ورزشی استفاده کردند . این ورزشکاران تحت کنترل سنی هنوز به طور فعال در ورزش خود شرکت داشتند و به طور متوسط تحصیلات بهتر و سالمتر داشتند و به طور متوسط ۵۰ پوند کمتر از ورزشکاران بازنشسته حرفهای وزن داشتند .
هر دو گروه تحت آزمایشها جامع روانپزشکی عصبی طراحیشده برای شناسایی MCI ، تحت عنوان نشانه اولیه زوال عقل ، قرار گرفتند . آنها پرسشنامه را در مورد عملکرد اجرایی و شخصیت پر کردند و از طریق تصویرسازی تشدید مغناطیسی ( MRI ) تحت تصویربرداری مغزی پیشرفته قرار گرفتند . اعضای خانواده در مورد شناخت و شخصیت مورد سوال قرار گرفتند . شرکت کنندگان همچنین اطلاعاتی در مورد رژیم غذایی ، سبک زندگی ، مصرف مواد مخدر و مصرف الکل و عوامل خطر قلبی - عروقی ارائه کردند . نمونههای خون برای ارزیابی سطوح کلسترول انجام شدند . شرکت کنندگان تحت معاینات بدنی کامل قرار گرفتند .
یک هدف کلیدی این بود که مشخص کنید آیا علائم علامت CTE ، به طور خاص ، زوال عقل ابتدایی ، میتواند در ورزشکاران حرفهای بازنشسته دیده شود و این که چطور با ورزشکارانی که بازی میکنند ، مقایسه شوند . محققان همچنین میخواستند به بازیکنان سابق و خانوادههای آنها در پرداختن به تغییراتی که در نتیجه پیری تجربه میکردند ، کمک کنند .
یافتههای اصلی این بود که تفاوتی معنیدار در تصویرسازی مغز ، شناخت ، رفتار یا عملکرد اجرایی بین ورزشکاران حرفهای بازنشسته و کنترلها وجود نداشت . بزرگترین تفاوتهای سلامتی که بین ورزشکاران حرفهای تشخیص داده شد ، شامل ریسک قابلتوجه برای چاقی ، درد مزمن ، جراحیهای ارتوپدی و مشکلات جدی همراه با خواب و اضطراب بود .
منبع سایت علم روز
- ۹۷/۱۰/۲۳