شرکت کنندگان همچنین به پرسشنامه maladaptive و شیوههای مقابله تطبیقی در پرسشنامه ( MAX ) پاسخ دادند که موریتز و همکارانش اخیرا ً توسعه یافتهاند. این پرسشنامه سبکهای مقابلهای با استفاده از سه بعد را اندازهگیری میکند : صفات ناسازگاران ( مانند سرکوب تفکر ، rumination ) ، مقابله سازگار ( به عنوان مثال حل مساله ، پذیرش ) ، و اجتناب . شرکت کنندگان اطلاعاتی در مورد استراتژیهای مقابله با نشانههای OCD خود مانند حل مساله و rumination ، و نیز دیگر شیوههای مقابله که اخیرا ً در درمان ، مانند پذیرش و سرکوب ، اتخاذ شدهاند ، ارایه دادند .
یافتشده که افرادی که مبتلا به OCD میباشند، نسبت به بقیه ، از جمله کسانی که از افسردگی رنج میبرند ، از مهارتهای مقابله بهتری برخوردار هستند . آنها همچنین مهارتهای عملکردی کمتری داشتند تا به آنها در مقابله و سازگاری با آنها کمک کنند . کسانی که مقابله سازگار نداشتند ، احتمالا ً مقاومت در برابر نشانهها و بینش ضعیف در مورد شرایط خود را داشتند .
موریتز توضیح میدهد : " بیماران مبتلا به OCD هم با سازگاری کمتر و مقابله کمتر تطبیقی نسبت به کنترلها ، مشخص میشوند . "
" مهارتهای مقابله برای بسیاری از جنبههای زندگی روزمره فراتر از سلامت روانی مهم هستند ." آموزش مهارتهای کودکان مثل نحوه کنار آمدن با قلدری در مدرسه ، عملکرد ضعیف یا مشکلات با والدین آنها ، به عنوان مثال ، در چارچوب درمان پیشگیری و آموزش پیشگیرانه در مدرسه ، ممکن است به کودکان کمک کند تا با آشفتگیهای روحی و شرایط چالش برانگیز در دوران بلوغ مقابله کنند . هم چنین ممکن است از پیشرفت آسیبپذیری در اختلال افسردگی و یا افسردگی و نیز اختلالات دیگر جلوگیری شود .
اگرچه این مطالعه برخی از مهارتها را توضیح میدهد که بیماران مبتلا به OCD فاقد آن هستند، موریتز میگوید تحقیقات بیشتری نیاز است تا بفهمیم چگونه چنین مهارتهای مقابلهای در طی دوران کودکی و نوجوانی از طریق درمان شناختی یا مداخلات مشابه ممکن است یک زندگی sufferer's را بهبود بخشد .
کابوسها معمولا ً در پرسنل نظامی آمریکا رایج هستند .
تقریبا ً یک نفر در سه نفر از پرسنل نظامی معیارهای اختلال کابوس را برآورده میکنند .
مبدا :
آکادمی پزشکی آمریکا
خلاصه :
یک مطالعه جدید نشان میدهد که درصد بالایی از پرسنل نظامی با اختلالات خواب ، معیارهایی برای اختلال کابوس میبینند ، اما تعداد کمی از آنها کابوس را به عنوان دلیلی برای ارزیابی خواب گزارش کردهاند . آنهایی که دچار کابوس کابوس شده بودند، خطر ابتلا به اختلالات خواب و اختلالات روانی دیگر را داشتند .
یک مطالعه جدید نشان میدهد که درصد بالایی از پرسنل نظامی با اختلالات خواب ، معیارهایی برای اختلال کابوس میبینند ، اما تعداد کمی از آنها کابوس را به عنوان دلیلی برای ارزیابی خواب گزارش کردهاند . آنهایی که دچار کابوس کابوس شده بودند، خطر ابتلا به اختلالات خواب و اختلالات روانی دیگر را داشتند .
نتایج نشان میدهد که ۳۱ درصد از شرکت کنندگان نظامی کابوس قابلتوجهی داشتهاند و کابوسهای مرتبط با ضربه در ۶۰ درصد از آنها رخ دادهاست . افرادی که معیارهایی برای اختلال کابوس میبینند ، پنج برابر بیشتر احتمال دارد افسردگی بعد از حادثه داشته باشند . چهار بار بیشتر احتمال دارد افسردگی داشته باشد، سه بار بیشتر به احتمال زیاد دچار اضطراب شده و دو بار به احتمال زیاد دچار بیخوابی میشوند . با وجود حضور مشترک آنها ، کابوسهای شبانه به عنوان نگرانی مرتبط با خواب گزارش شدند که تنها ۳.۹ درصد پرسنل نظامی بودند.
دکتر جنیفر Creamer ، مدیر پزشکی مرکز پزشکی خواب در مرکز پزشکی مارتین در فورت Benning ، جورجیا میگوید : " این تحقیق مبنایی برای پیشبرد مطالعه و آگاهی از کابوس در بازماندگان تجربیات ضربه را فراهم میکند .
منبع سایت علم روز
- ۹۷/۱۰/۱۹