مشاوره روانشناسی

مشاوره روانشناسی

مشاوره روانشناسی

مشاوره روانشناسی

  • ۰
  • ۰

درمانی

Rogers این نظریه را براساس کار خود با افرادی که از لحاظ عاطفی مشکل دارند توسعه داد و ادعا کرد که ما توانایی قابل‌توجهی برای رشد شخصی و رشد فردی که به خود شکوفایی منجر می‌شود را داریم . او بر درک فعلی و نحوه زندگی ما در اینجا - و - - تاکید کرد .

راجرز متوجه شد که مردم تمایل دارند تجارب فعلی خود را با اشاره به خودشان به نوعی توصیف کنند ، به عنوان مثال ، " من درک می‌کنم که چه اتفاقی دارد می‌افتد" یا " من نسبت به احساسی که قبلا ً احساس می‌کردم متفاوت هستم " .

نظریه مرکزی راجرز ( ۱۹۵۹ ) مفهوم خود یا خود مفهوم است . این به عنوان " مجموعه سازمان‌یافته ، منسجم از ادراکات و باورهای خود " تعریف می‌شود . این شامل تمام ایده‌ها و ارزش‌هایی است که " من " و " من " را توصیف می‌کنند و شامل درک و ارزش‌گذاری " آنچه هستم " و " کاری که من می‌توانم انجام دهم" می‌باشد .

در نتیجه ، مفهوم نفس یک جز مرکزی از کل تجربه ما است و هم ادراک ما از جهان و درک خود از خود را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد . برای مثال ، زنی که خود را قوی می‌بیند می‌تواند با اطمینان رفتار کند و رفتار خود را به عنوان اعمالی که توسط فردی که اعتماد به نفس داشته باشد ، ببیند .

با این حال ، مفهوم خود - مفهومی لزوما ً با واقعیت سازگار نیست ، و راهی که ما می‌بینیم ، ممکن است از این که دیگران ما را می‌بینند ، تفاوت زیادی داشته باشد . برای مثال ، یک فرد ممکن است برای دیگران بسیار جالب باشد و در عین حال خود را خسته‌کننده بداند . او قضاوت می‌کند و این تصویر را ارزیابی می‌کند که از خود به عنوان یک bore و ارزش‌گذاری می‌کند و این ارزش‌گذاری در اعتماد به نفس او منعکس خواهد شد . این زن بااعتماد به نفس بالا ممکن است اعتماد به نفس بالایی داشته باشد و کسی که خود را به عنوان یک کودک می‌بیند ممکن است اعتماد به نفس پایینی داشته باشد، به این فرض که قدرت / اعتماد به میزان زیادی با ارزش بوده و خسته‌کننده بودن نیست .

رویکرد مرکزی فرد

توجه : درمان افراد محور نیز درمان centered نامیده می‌شود .

یک تفاوت عمده بین مشاوران انسانی و درمانگر دیگر این است که آن‌ها به افراد تحت درمان به عنوان " مشتری " و نه "بیمار " اشاره می‌کنند . این به این دلیل است که آن‌ها درمانگر و مشتری را به عنوان شرکای یک‌سان می‌بینند و نه به عنوان یک متخصص درمان بیمار .

بر خلاف سایر درمان‌های دیگر ، مشتری مسئول بهبود زندگی خود است نه درمانگر . این یک تغییر عمدی از هم روان‌کاوی و هم روش‌های رفتاری است که در آن بیمار تشخیص داده می‌شود و تحت درمان یک پزشک قرار می‌گیرد . در عوض ، مشتری آگاهانه و منطقی تصمیم می‌گیرد که چه اتفاقی افتاده‌است و چه کاری باید در مورد آن انجام شود . درمانگر بیش از یک دوست یا مشاور است که به یک سطح مساوی گوش می‌دهد و تشویق می‌کند .

یکی از دلایلی که چرا راجرز ( ۱۹۵۱ ) تفسیر را رد کرد این بود که او باور داشت ، اگر چه نشانه‌ها از تجربه گذشته ناشی شده‌اند ، برای مشتری مفیدتر است تا بر روی حال و آینده تمرکز کند تا گذشته . به جای اینکه فقط clients را از گذشته آزاد کنیم ، به عنوان therapists psychodynamic قصد انجام این کار را دارند ، Rogerians امیدوارند که به مشتریان خود برای رسیدن به رشد شخصی و سرانجام به خود - کمک کنند .

به دلیل ویژگی منحصر به فرد هر رابطه مشاوره‌ای ، تقریبا ً عدم وجود تکنیک‌ها در روان‌درمانی Rogerian وجود دارد . با این حال ، بیش‌ترین اهمیت ، کیفیت رابطه بین مشتری و درمانگر است .

رابطه درمانی … متغیر حیاتی است ، نه آنچه که درمانگر می‌گوید و یا انجام می‌دهد .

اگر هیچ تکنیک دیگری وجود دارد که آن‌ها گوش می‌دهند ، درک ، درک و به اشتراک گذاری شدن، که به نظر بیشتر گرایش گرا نسبت به مهارت محور به نظر می‌رسد . در Corey's ( ۱۹۹۱ ) ، یک مشغولیت ذهنی با استفاده از تکنیک‌ها ، [ از دیدگاه Rogerian ] به عنوان depersonalizing رابطه تلقی می‌شود . رویکرد مبتنی بر مشتری محور ، تاکید بر شخص برای ایجاد درک مناسب از دنیای خود و خودشان را دارد .

فرد وارد یک درمان متمرکز در حالت of می‌شود . این نقش the برای معکوس کردن این وضعیت است .

منبع سایت روانشناسی ساده

  • ۹۷/۱۰/۱۶
  • فهیمه فهیمه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی